بوروسیا دورتموند بازگشت هیجان انگیزی از تعطیلات بین المللی داشت و به یک پیروزی خیره کننده دست یافت. اگرچه لورکوزن در طول بازی 3 بار پیش افتاد ، اما در نهایت شواغتس گلب 3 امتیاز را از آن خود کرد. گلهای جولین برانت و رافا گریرو بین دو گل ارلینگ هالند بود ؛ شامل یک پنالتی که با خوش شانسی به ارمغان آمد و غول نروژی با یک ضربه دقیق آخرین گل بازی را بثمر رساند.

در اینجا ، نکات این پیروزی را بررسی میکنیم.

 

1. چه کسی به دفاع نیاز دارد؟

مایک داک امریک ، مفسر بزرگ NHL ( لیگ هاکی آمریکا ) از اصطلاح هاکی آتشین برای توصیف چنین بازیهایی مانند دیروز استفاده میکند ؛ که در آن هیچ تیمی میانه میدان را در اختیار ندارد و بازی مدام دست به دست میشود.

در سیستم لوزی خط میانی BVB ، داهود و بلینگهام پشت سر برانت حضور داشتند و ویتسل به عنوان هافبک دفاعی فعالیت میکرد. اما در واقع ، هر چهار هافبک میل به پیشروی داشتند. از آنجا که در سیستم رز وینگری حضور ندارد ، یک یا هر دو فولبک هم به جلو حرکت میکردند. سرعت بالای مهاجمان لورکوزن از جمله موسی دیابی منجر به موقعیتهای زیادی برای میزبان شد و زوج پانگراچیچ – آکانجی در موارد قابل توجهی به تنهایی باید مقابل خط آتشین 3 ( و گاهی 4 نفره ) ایستادگی میکردند.

 

صحنه گل دوم لورکوزن

 

پانگراچیچ و آکانجی تمام تلاش خود را کردند ؛ آنها نسبت به مهاجمان لورکوزن کم تعداد بودند. اگر دورتموند بتواند خط دفاعی مطمئن را در اختیار پانگراچیچ دهد ، از او نمایش کم نقص تری شاهد خواهیم بود. خوشبختانه این بازی بی احتیاط با برتری دورتموند خاتمه یافت. در صحنه گل یولیان برانت ، توماس مونیه در سمت راست بدون اینکه مدافعی مزاحم او شود پایگذار گل شد.

اگرچه بوروسیا این دیدار را با پیروزی پشت سر گذاشت ، اما این برتری به راحتی میتوانست تبدیل به تساوی یا حتی شکست شود. مارکو رز برای حفظ نتایج نسبتا خوب تیم باید فکری به حال خط دفاعی کند.

 

2. گلهای زیبا در مقابل عملکرد های افتضاح

همیشه اینکه چند بازیکن مختلف برای تیم گلزنی کنند مهم است. ارلینگ هالند به تنهایی نمیتواند تمام بار تیم را حمل کند. یولیان برانت و رافائل گریرو بالاخره گلزنی کردند و توماس مونیه نیز یک پاس گل داد. اما هرسه بازیکن به غیر از تاثیرگذاری روی گل عملکرد مثبتی نداشتند.

مبالغه نمیکنم وقتی میگویم عملکرد گریرو قبل از ضربه کاشته فوق العاده اش یکی از بدترین نمایش های او با پیراهن زرد و مشکی بود. او در صحنه گل اول لورکوزن عملا توپ را از دست داد و روی گل دوم هم محو بود. بنظر میرسید لمس توپ های او به لو دادن توپ تبدیل میشد. عملکرد او آنقدر بد بود که فکرهای ناگفتنی به ذهنم رسید : ” آیا لازم است دفاع چپ جدیدی به خدمت بگیریم؟” “آیا شولز از او بهتر است؟” “آیا امره جان میتواند در سمت چپ هم بازی کند؟” اما زمانی که به داشتم به این نابغه پرتغالی شک میکردم ، او احتمالا یکی از بهترین ضربات آزادی که به عمرتان دیده اید را تبدیل به گل کرد.

 

دو بازیکن دیگر در جدول گلزنی ، یولیان برانت و توماس مونیه در 40 دقیقه اول وحشتناک بودند. برانت یک موقعیت عالی را به طرز عجیبی به بیرون فرستاد.

مونیه نیز خارج از جریان بازی بنظر میرسید و از یک کنترل توپ ساده عاجز بود، قبل از ثبت دو پاس گل زیبا که البته یکی از آنها مردود اعلام شد.

 

3.با VAR زندگی کنید ، با VAR بمیرید!

تصمیمات عجیب دنیل سیبرت به طور مساوی به دو تیم ضرر رساند.

با صحنه گل جود بلینگهام شروع میکنیم. در حالی که لحظاتی بعد از گل هالند دورتموند بازهم به گل رسیده بود ، دنیل سیبرت آن گل را مردود اعلام کرد؛ در حالی که خطای محمود داهود روی دیابی 20 ثانیه قبل از بثمر رسیدن گل انجام شده بود. بازی بعد از آن آنقدر در جریان بود که مردود کردن گل احمقانه بنظر برسد. این سختگیری بیش از حد و تلاش برای مردود کردن گلها در آینده نتایج مطلوبی نخواهد داشت.

صحنه بعدی ، پنالتی دورتموند بود. ضربه کوسونو به مارکو رویس به هیچ وجه عمدی نبود اما داور بعد از بررسی VAR نقطه پنالتی را نشان داد. اشتباهات دیگری نیز وجود داشت ، مانند عدم اخراج توماس مونیه و نشان دادن یک کارت زرد به ارلینگ هالند.

به طور کلی عملکرد خوبی از تیم داوری شاهد نبودیم و هر دو طرف میتوانند به تصمیمات سیبرت اعتراض کنند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید