در میان تمامی ستاره های جهان ، ستاره ای زرد و سیاه به نام بوروسیا میدرخشد. ستاره ای که بعدها ، نماد جنگندگی و امیدواری شد و بارها معجزه را به ملیون ها نفر نشان داد. ستاره ای که علی رغم فراز و نشیب های زیاد ، هیچوقت درخشش اش را متوقف نکرد.

تاسیس باشگاه در رستوران

بال اشپین فراین بروسیا ، تاسیس شده در سال 1909 است. یک سازمان کاتولیک در آلمان ، مسابقات فوتبال را در این کشور برگزار میکرد. فعالیت این سازمان در جذب تازه واردان کاتولیک در منطقه پروتستانی شهر دورتموند بود. روحانی دینی این منطقه که هووبرت دوالد نام داشت مخالف این نوع ورزش بود و پس از مدتی این ورزش را ممنوع اعلام کرد. به همین دلیل ، 40 نفر از اعضای این سازمان در تاریخ 19 دسامبر 1909 تصمیم گرفتند در رستوران Zum Wildschütz بوروسیا دورتموند را تاسیس کنند. پس از این اتفاق ، هووبرت دوالد قصد جلوگیری از تاسیس بروسیا دورتموند را داشت اما مخالفت او به جایی نرسید.

فرانس یاکوبی سخنگو و معاون باشگاه در زمان تاسیس در مصاحبه ای گفت : ما از سال 1902 عضو جوانان ترینتی بودیم و در باشگاه ویسه ویس بازی میکردیم ، در آن زمان کلیسای ما مرتبا از سال 1906 با ما مخالفت میکرد ؛ تاسیس این باشگاه کاملا ضروری است.

نام بوروسیا الهام گرفته از کارخانه آبجوسازی بوروسیا در خیابان استیگر اشترایش است. بوروسیا” کلمه لاتین “پوروسیا” است. قبل از آغاز جنگ جهانی اول ، نام کشور آلمان “پروس” بود.

بوروسیا کار خود را با کیت راه راه آبی سفید و یک خط قرمز و  شورت سیاه رنگ آغاز کرد.

اولین بازی بوروسیا دورتموند در 9 آگوست 1913 مقابل ویسه ویس بود که با تساوی بدون گل خاتمه یافت. در 15 ژانویه 1915 ، بوروسیا با برتری 9-3 مقابل رقیب همشهری ، وی اف بی دورتموند ، به اولین پیروزی تاریخ اش دست یافت.

اولین قوانین باشگاه :

24 می 1919 ، بروسیا که از اعضای رسمی اتحادیه فوتبال آلمان بشمار میرفت ، اولین قوانین رسمی خود را اعلام کرد :

  1. بازیکنانی که نتوانند در یک بازی حضور داشته باشند ، در صورت عدم دلیل موجه برای غیبتشان ، 1 مارک جریمه خواهند شد. جریمه بازیکنانی که با تاخیر به بازی برسند ، 50 درصد این مبلغ خواهد بود.
  2. جریمه ترک زمین مسابقه بدون مجوز کاپیتان تیم 2 مارک خواهد بود.
  3. کاپیتان تیم در صورت سرپیچی بازیکنان از دستوراتش ، میتواند به آنها اجازه بازی ندهد.
  4. سیگار کشیدن حین بازی ممنوع است.

دهه 1920 :

در 10 آگوست 1924 ، اعضای باشگاه با بودجه 50000 هزار مارکی ، ورزشگاه 18 هزار نفری به نام “borussia sportplatz” تاسیس کردند و جمعیت زیادی برای تاسیس ورزشگاه به خیابان ومبلر ( خیابانی که ورزشگاه در آن قرار داشت ) آمدند.

دهه 1920 برای بورسیا به شکل کابوس واری داشت به پایان میرسید. هینز شوابن ، رییس باشگاه در آن زمان وام 12 هزار مارکی برای توسعه ورزشگاه دورتموند گرفته بود و همین باعث شد تا بدهی های مالی گریبانگیر دورتموند شود ؛ خرید بازیکنان گرانقیمت برای پیشرفت تیم در آن دوره نقش شایانی در این اتفاق داشت. بازی ضعیف آنها نیز سبب دوری تماشاگران از ورزشگاه و در آمد باشگاه از طریق بلیت بازیها به شکل قابل توجهی کاهش یافت.

باشگاه قادر به پرداخت 12 هزار مارک نبود ، بنابراین سعی کردند تا سال 1927 که انتخابات ریاست باشگاه بود از فاش کردن این خبر خودداری کنند. اما انتخابات به پاییز 1928 موکول شد و در همان روزهای نزدیک به انتخابات ، فاصله کم دورتموند به ورشکستگی لو رفت. بنابراین ، هینز شوابن از بودجه شخصی خودش ، 12 هزار مارک پرداخت کرد و به این ترتیب دورتموند را از ورشکستگی نجات داد.

دهه 1930 و 1940:

در دهه 1930 ، رایش سوم (حکومت هیتلر و نازی ها) ساختار ورزش در آلمان را به کلی تغییر داد و آنرا با اهداف حکومت وقت منطبق کرد.

هنگامی که رییس وقت باشگاه از همکاری با نازی ها خودداری کرد از سمت خود برکنار شد و چند تن از اعضای بوروسیا که بصورت مخفی از دفاتر باشگاه برای تهیه جزوه های تبلیغاتی ضدنازی استفاده میکردند در روزهای پایانی جنگ اعدام شدند.

بعد از آن دورتموند متحمل شکستهای تحقیر آمیزی مانند شکست 7-0 در ورزشگاه rote erde در 1937 و شکست 10-0 در ورزشگاه گلاکاوف کامفباون در سال 1938 شد.

در سال 1947 ، بروسیا دورتموند در مسابقات منطقه ای وستفالیا توانست به یک پیروزی تاریخی با نتیجه 3-2 مقابل شالکه برسد و بر سلطه معدنچی ها در این مسابقات پایان دهد.

دهه 1950 و 1960 :

در سال 1956 ، بروسیا با پیروزی 4-2 مقابل کارلسروهه ، برای اولین بار به قهرمانی در لیگ آلمان رسید.

بروسیا در همان سال برای اولین بار راهی لیگ قهرمانان اروپا شد و با شکست 1-0 مقابل منچستریونایتد ، حذف شد.

دوران خوب بوروسیا در دهه 1960 میلادی ادامه داشت و این تیم در سال 1965 به قهرمانی جام حذفی رسید. یکسال بعد سرانجام دورتموند با شکست دادن لیورپول با نتیجه 2-1 و گلهای زیگی هلد و راینهالد لیبودا فاتح جام در جام اروپا شد.

دهه 1970 و 1980:

پس از چند سال موفقیت ، دورتموند در دهه 70 کم کم وارد بحران شد. در سال 1970 ، باشگاه با مشکلات مالی مواجه شد و در سال 1972 به دسته پایین تر سقوط کرد. اما دورتموند بعد از 5 فصل حضور در بوندسلیگا 2 به بوندسلیگا بازگشت.

یکی از مهمترین رویداد های این دهه ، تاسیس ورزشگاه وستفالن بود. افتتاحیه این ورزشگاه ، 2 آوریل 1974 با حضور 54 هزار نفر برگزار شد. افتتاحیه وستفالن در بازی دوستانه دورتموند و شالکه بود و درآمد آن از طریق فروش بلیت به موسسه خیریه پرداخت شد. بودجه ساخت وستفالن 32 ملیون مارک بود.

این ورزشگاه در جام جهانی 1974 میزبان چند بازی از جمله اسکاتلند – کنگو زئیر ، بلغارستان – هلند ، هلند – سوئذ و هلند – برزیل بود.

 

تحت هدایت اتو ریهاگل ، بدترین شکست تاریخ بوروسیا دورتموند رقم خورد و زنبورها 12 گل از مونشن گلادباخ در 1 می 1978 دریافت کردند. روز بعد از بازی ، ریهاگل از سمت مربیگری برکنار شد.

 

مشکلات مالی بوروسیا تا 1980 ادامه داشت. در 1986 ، دورتموند با پیروزی  در پلی آف از سقوط دوباره به بوندسلیگا 2 نجات یافت. در اخرین سال از دهه 80 میلادی ، دورتموند با پیروزی 4-1 مقابل وردربرمن تحت هدایت هورست کوپل برای دومین بار قهرمان جام حذفی آلمان شد ؛ نوبی دیکل ستاره دورتموند در این بازی بود که توانست ذو گل بزند.

 

اواخر دهه 1980 ، کم کم دارد نسل طلایی بوروسیا دورتموند شکل میگیرد. با بازیکنانی نظیر میشاییل تسورک ، وولفگانگ د بیر و آندریاس مولر.

تحت هدایت هورست کوپل ، بوروسیا دورتموند در یک بازی تاریخی موفق به پیروزی 4-3 مقابل بایرن مونیخ در سوپرکاپ آلمان میشود.

اشتفان رویتر و یورگن کوهلر  در آن زمان در ترکیب بایرن مونیخ حضور داشتند.

دهه 1990:

در سال 1991 بعد از کسب رتبه نه چندان قابل قبول دهم ، هورست کوپل از سمت مربیگری دورتموند برکنار و اوتمار هیتسفیلد جانشین وی شد. هیتسفیلد در فصل اول حضورش مقام نایب قهرمانی را کسب کرد و اگر اشتوتگارت آخرین بازی خود را نبرده بود تا قهرمان شود ، مقام اول به دورتموند تعلق داشت. در سال 1993 همزمان با کسب مقام چهارم در بوندسلیگا ، هیتسفیلد توانست دورتموند را به فبنال جام یوفا بفرستد. علی رغم شکست 6-1 در مجموع مقابل یوونتوس در فینال آن سال ، فدراسیون فوتبال آلمان 25 ملیون مارک به باشگاه دورتموند هدیه داد. (این مبلغ به تمامی تیمهای آلمانی که در جام یوفا شرکت میکردند اهدا میشد). این هدیه 25 ملیون مارکی ، باعث شد مدیران دورتموند بازیکنانی را خریداری کنند که در سالهای آینده افتخارات زیادی را برای این تیم به ارمغان آوردند. دورتموند در فصول 1994/95 و 1995/96 عنوان قهرمانی بوندسلیگا را کسب کرد.

در فصل 1996/97 ، بوروسیا دورتموند با شکست دادن منچستریونایتد تحت رهبری الکس فرگوسن در نیمه نهایی لیگ قهرمانان ، توانست به فینال این رقابتها برسد که اتفاقی تاریخی و بسیار مهم برای باشگاه بود. در فینال لیگ قهرمانان ، دورتموند با دبل کارل هاینس ریدله و تک گل لارس ریکن تنها چندثانیه پس از ورود به زمین توانست یوونتوس را با نتیجه 3-1 شکست دهد و به مهم ترین مقام خود در تاریخ اش برسد. دوران طلایی دورتموند با قهرمانی جام باشگاه های جهان 1997 ادامه یافت. پس از آن ، هیتسفیلد از دورتموند جدا شد و به عنوان سرمربی بایرن مونیخ انتخاب شد. اتفاقی که باعث انتقاد هواداران شد ولی او به اندازه ای افتخار کسب کرده بود که پیوستن اش به بایرن به فراموشی سپرده شود.

دهه 2000:

در سال 2000 ، باشگاه دورتموند به عنوان اولین تیم بوندسلیگایی وارد بورس شد. در سال 2002 تحت رهبری ماتیاس سامر که در سال 1996 برنده توپ طلا هم شده بود ، دورتموند به ششمین قهرمانی خود در بوندسلیگا رسید. پس از آن دورتموند دیگر جامی کسب نکرد و بدهی های باشگاه نیز رو به افزایش بود، برای برگرداندن بدهی ها مسئولین دورتموند مجبور شدند ورزشگاه وستفالن را بفروشند. عملکرد فاجعه بار گرد نیبام و میشائل مایر در سمت مدیرعاملی باشگاه باعث شد این دو از باشگاه استعفا دهند. نوربرت دیکل ، گوینده مشهور ورزشگاه وستفالن در این مورد میگوید: در آن روزهای سخت در سال 2005 ، هرصبح که وارد باشگاه میشدیم ، نمیدانستیم 24 ساعت دیگر در سمت خود هستیم یا نه. وضعیت خطرناک مالی باشگاه باعث شد هانس یواخیم واتزکه که در آن دوره مسئول مالی باشگاه بود ، کنترل را در دست گرفت و با استفاده از وامی که از بانک استنلی مورگان گرفته بود ، سهام باشگاه را افزایش و تیم را از ورشکسنی نجات داد و توانست دوباره ورزشگاه وستفالن را خریداری کند. اما دیگر پولی برای خرید بازیکن و ستاره ها باقی نمانده بود.

بعد از آن ، دورتموند با مربیگری برت فن ماوریک و توماس دال نتوانست به نتیجه برسد. سبک مالکانه اما بی نتیجه این دو مربی ، سبب نارضایتی مدیران و هواداران شد. شواغتس گلب بیش از اینکه به صدر جدول نزدیک باشد ، به منطقه سقوط نزدیک بود. رتبه سیزدهم در سال 2007 ، بدترین عملکرد دورتموند طی 20 سال گذشته بود. در فینال جام حذفی آن سال نیز دورتموند در وقت های اضافه مقابل بایرن مونیخ مغلوب شد تا حکم برکناری دال امضا شود.

کلوپ ، هیتسفیلد دوم :

آقای معمولی در سال 2008 به عنوان جانشین دال به دورتموند آمد. کلوپ همان مربی بود که توانست ماینتس را از بوندسلیگا 2 به بوندسلیگا برساند ؛ درخواست هواداران از مدیران ، یک مربی با فلسفه تهاجمی و

یورگن کلوپ در فصل 2010/11 بعد از حدود 10 سال ، دورتموند را به قهرمانی بوندسلیگا رساند. گزارش نوبی دیکل و اعلام باخت رقیب دورتموند در آن سال (لورکوزن) مقابل کلن در ورزشگاه وستفالن در بازی دورتموند و نورنبرگ به عنوان یکی از بیاد ماندنی ترین لحظات تاریخ باشگاه یادآوری میشود.

کلوپ یکسال بعد هم با دورتموند بوندسلیگا را فتح کرد. یک سال بعد ، علی رغم قهرمانی بایرن مونیخ در بوندسلیگا ، کلوپ توانست دورتموند را برای دومین بار در تاریخ به فینال لیگ قهرمانان برساند؛ با کامبک 2 دقیقه ای مقابل مالاگا و شکست دادن 4-3 رئال مادرید در مجموع. اما کلوپ در فینال مقابل بایرن مونیخ شکست خورد و نتوانست دومین جام لیگ قهرمانان را به ویترین افتخارات زنبورها بیاورد.

فصل 2014/15 ، آخرین فصل کلوپ در دورتموند بود ، جایی که دورتموند در بوندسلیگا رتبه غیرقابل انتظار هفتم را کسب کرد و در فینال جام حذفی آلمان نیز مقابل وولفسبورگ با نتیجه 3-1 شکست خورد. از طرف دیگر ، قبل از آغاز فصل ، رابرت لواندوفسکی دورتموند را ترک کرده و به بایرن مونیخ پیوسته بود.پس از رفتن کلوپ از دورتموند ، توماس توخل که خودش هم مانند کلوپ در ماینتس مربیگری کرده ، رهبری دورتموند را بر عهده گرفت.

قیمت هر سهم دورتموند از سال 2008 (سال ورود کلوپ) تا 7 سال بعد ، افزایش 132 درصدی داشت و از 1/59 یورو به 3/70 یورو رسید.

 

اساطیر باشگاه:

طی سه دوره رویایی در دهه 1960 ، 1990 و 2010 ، نام برخی از بازیکنان در تاریخ بوروسیا دورتموند جاودانه شد:

 

1. هانس تیلکوفسکی ؛ بهترین سنگربان تاریخ بوروسیا:

شاید نام هانس تیلکوفسکی به گوش کمتر کسی خورده باشد؛ سنگربان مطمئن دورتموند که نقش موثری در قهرمانی جام در جام اروپا در فصل 1965/66 داشت. تیلکوفسکی در ژانویه 2020 درگذشت و شاید قبل از مرگ اش ، کمتر کسی شناختی از او داشت. تیلکوفسکی همان دروازه بانی بود که در فینال جام جهانی 1966 ، یکی از مشکوک ترین گلهای تاریخ فوتبال را دریافت کرد ؛ انگلیس با هتریک جف هرست با غلبه 4-2 مقابل آلمان غربی ، به قهرمانی رسید.

 

2. وولفگانگ د بیر ؛ فراموش شده :

د بیر در اواخر دهه 1980 و اوایل 1990 دروازه بان اصلی دورتموند بود اما با ورود اشتفان کلوس نیمکت نشین شد. او بعد از یک دوره حضور 15 ساله در دورتموند ، از سال 2001 مربی دروازه بانان شد و 17 سال به کار خود در این سمت ادامه داد و از سال 2018 مدیر ارتباط با هواداران شد.

د بیر در قهرمانی جام حذفی آلمان در 1989 نقش موثری داشت.

3. ماتیاس سامر ، قیصر دوم :

وقتی در 1985 و در 17 سالگی برای دینامو درسدن توپ میزد، تصور اینکه حدود 1 دهه بعد بر سکوی مراسم توپ طلا این جایزه را دریافت کند بیشتر یک شوخی بود. حدود 4 دهه از آن سالها میگذرد و او هم اکنون با لقب یکی از بهترین سوییپر های تاریخ فوتبال جهان سمت مشاور باشگاه دورتموند را بر عهده دارد.

سامر از دوران کودکی برای آکادمی دینامو درسدن توپ میزد و توسط پدرش که سرمربی درسدن بود به تیم اصلی راه یافت. وی در ابتدای فوتبال اش به عنوان یک مهاجم فعالیت میکرد و توانست در فصل اول عملکرد خوبی را از خود بجای بگذارد؛ اما در نهایت تصمیم خود را گرفت و یک مدافع شد؛ تصمیمی که مسیر زندگی اش را تغییر داد. ماتیاس سامر در دوران حضورش در درسدن درخشید؛ او مدتی قبل از اتحاد مجدد آلمان غربی و آلمان شرقی توانست برنده جام حذفی آلمان شرقی شود.

عملکرد خیره کننده او در دینامو ، سبب جلب توجه استعدادیابان اشتوتگارت شد و اشتازی به جمع دای روئن ملحق شد.

 

با اینکه اشتوتگارت در فصل 1990/91 ششم جدول بوندسلیگا شد، اما سامر توانایی هایش را به هواداران ثابت کرد و توانست 11 بار دروازه رقبا را باز کند؛ سال رویایی اشتوتگارت و سامر در 1991/92 بود ، اشتوتگارت به قهرمانی بوندسلیگا رسید و توجه فوتبالدوستان و چند تیم معتبر اروپایی را بخود جلب کرد و در نهایت اینتر این سوییپر را خریداری کرد.

سامر در اینتر نتوانست مانند اشتوتگارت و دینامو درسدن مهره فیکسی باشد و کمتر از 15 بار برای نراتزوری به میدان رفت.

عملکرد نه چندان قابل قبول سامر در اینتر سبب فروش این بازیکن تنها بعد از 6 ماه شد.

1993 شاید سال شروع مجدد سامر پس از سپری کردن یک فصل ناموفق بود. اشتازی با زدن 10 گل به عنوان یک هافبک توجه هواداران دورتموند را جلب کرد.

زنبورها پس از دو فصل ناکامی بالاخره در سال 1995 و 1996 برای دوبار پیاپی جام بوندسلبگا را تصاحب کردند. دوران طلایی سامر با 2 بار انتخاب به عنوان بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان ، 1 توپ طلا و 1 لیگ قهرمانان اروپا تکمیل شد.

در سال 1998 ، اشتازی بدلیل مصدومیت پس از 153 بازی ، 23 گل و 24 پاس گل برای دورتموند از فوتبال خداحافظی کرد. مصدومیت او به قدری شدید بود که پزشکان وضعیت زانوی وی را تا  قطع عضو بحرانی میدانستند اما کار به اینجاها نکشید.

دو سال بعد از خداحافظی سامر از فوتبال بود که به مربیگری روی آورد. همان موقع به عنوان رهبر جدید بوروسیا منصوب  و در سال 2002 فاتح سینی بوندسلیگا شد تا به عنوان یک مربی نیز از او به نیکی یاد شود. ماتیاس با دورتموند به مقام نایب قهرمانی جام یوفا هم رسید. در سال 2004 در شرایط بحران مالی دورتموند ماتیاس سامر رتبه ششم جدول را کسب کرد و از سمت مربیگری برکنار شد.

در 2004 ، اشتازی راهی تیم سابق اش اشتوتگارت و سرمربی آنها شد و تنها چند قدم با سهمیه لیگ قهرمانان اروپا فاصله داشت. او در نهایت مربیگری را کنار گذاشت و تصمیم گرفت به کارهای دیگری در فوتبال آلمان مشغول شود. او بین سالهای 2006 تا 2011 مدیر فنی اتحادیه فوتبال آلمان بود.

بعد از سال 2011 ، سامر با پیشنهاد هوینس به کادرفنی بایرن مونیخ پیوست که ناراحتی و انتقادات هواداران دورتموند را در پی داشت.  مشاجره لفظی او در یکی از درکلاسیکرها با یورگن کلوپ مربی وقت سبب منفوریت بیشتر اشتازی بین دورتموندیها شد. در سال 2013 در تیم قهرمان اروپا با مربیگری یوپ هاینکس ، وی در کادرفنی بایرن بود.

او بی توجه به انتقاد هواداران دورتموند از عوامل مهم قهرمانی های پیاپی بایرن مونیخ در بوندسلیگا بود و نقش مهمی در پیوستن رابرت لواندوفسکی به بایرن مونیخ داشت. سوییپر آلمانی نهایتا در سال 2016 با بایرن مونیخ خداحافظی کرد.

 

ماتیاس سامر در سال 2018 به بوروسیا دورتموند بازگشت تا کمی حس منفوریت اش بین هواداران دورتموند کاهش یابد. بخش زیادی از هواداران عملکرد سامر به عنوان مشاور باشگاه را مثبت میدانند.

سامر با پیراهن مقدس مانشافت نیز کارنامه درخشان باشگاهی اش را تکرار کرد. از سامر به عنوان یکی از مهمترین نمادهای اتحاد آلمان غربی و آلمان شرقی یاد میشود؛ قبل از این اتفاق تاریخی در 1990 سامر پیراهن آلمان شرقی را برتن میکرد.

اولین تجربه ملی آلمان پس از اتحاد آن ، در یورو 1992 اتفاق افتاد. برتی فوگتس رهبری آن تیم را بر عهده داشت و در آن دوره رقابتها توانست تا فینال پیشروی کند، اما نهایتا با شکست مقابل دانمارک در فینال از قهرمانی باز ماند. در جام جهانی 1994 نیز مانشافت نتوانست از قهرمانی خود دفاع کند و حذف شد.

پس از دوری اشتفان افنبرگ از ترکیب تیم ملی آلمان ، فرصت حضور در 11 نفر برای سامر فراهم میشد. آلمان در یورو 96 که سال رویایی سامر بود به قهرمانی رسید. اوتمار هیتسفیلد در همان سالها از سامر به عنوان بکن بائور دوم یاد کرد. گل سامر به کرواسی در آن رقابتها از لحظات مهم تاریخ فوتبال آلمان است.

سامر خیلی زود و در 31 سالگی از فوتبال خداحافظی کرد و نتوانست عناوین اش در عرصه ملی را ادامه دهد؛ اما موفقیت اش به حدی بود که به عنوان یک اسطوره از طرف فوتبال دوستان یاد شود.

 

4. آندریاس مولر ، خائن دوست داشتنی:

 

اندی فوتبال خود را به طور حرفه ای از فصل 85/86 به عنوان بازیکن آینتراخت فرانکفورت آغاز کرد . دوسال بعد مورد توجه باشگاه دورتموند قرار گرفت و در نیم فصل 87/88 ، و با مبلغ 1.25 میلیون یورو ، دوره اول حضورش در جمع زنبور ها را شروع کرد . در این دوره نسبتا ناموفق حضور مولر در وستفالن ،او به همراه تیم جام حذفی را بدست آورد تا دست خالی دورتموند را به مقصد فرانکفورت ترک نکند .

او حضور در فرانکفورت و یوونتوس را تجربه و کمی کارنامه خود را رنگین کرد . سرانجام در تابستان 94/95 و در ازای 4.6 میلیون یورو از یووه به دورتموند برگشت تا درخشان ترین دوره فوتبال خود را آغاز کند .

در همان فصل اول حضورش در وستفالن به عنوان مهره ثابت استفاده شد که نشان میداد اوتمار هیتسفلد به او اعتماد زیادی دارد . مولر در آن فصل 17 گل زد و 15 پاس گل داد ودر انتها به همراه دورتموند قهرمان بوندسلیگا شد ؛ این قهرمانی پس از 25 سال به دست آمد و برای باشگاه معنای زیادی داشت .

اما ماجراجویی اندی در دورتموند تازه شروع شده بود . فصل بعد با دشت سوپرجام آغاز شد . اندی علی رغم از دست دادن چندین بازی بدلیل مصدومیت باز هم مانند یک فوق ستاره ظاهر شد ؛ 11 گل و 14 پاس گل . بروسیا دورتموند در پایان فصل 95/96 بوندسلیگا را کسب کرد . این اولین دبل باشگاه بود .

شماره 10 دورتموند بی شک بهترین هافبک بوندسلیگا بود . آندریاس مولر به همراه دورتموند در قله آلمان سیر میکرد ولی هنوز یک جام مانده بود ؛ مهم ترین تورنومنت باشگاهی فوتبال در اروپا . مولر هنوز هم یک مهره مهم برای تیم محسوب میشد . در این فصل بدلیل ضعف نیرو روی نیمکت ، اندی مولر یک خط عقب تر اومد تا بعنوان پلی میکر بازی کند . اما یاغی وستفالن خیال جدایی از دروازه را نداشت ؛ 6 گل و 19 پاس گل . آندریاس بزرگترین بازی خود در پیراهن دورتموند را در فینال لیگ قهرمانان اروپا انجام داد ، در المپیک مونیخ . 2 پاس گل از مولر در این بازی و قهرمانی در خانه دشمن همیشگی . او به همراه دورتموند تیم سابقش یوونتوس را شکست داد تا بر قله اروپا بایستد .

فصل بعد مولر آمار سطح بالای خود را حفظ کرد و با 16 گل و 6 پاس گل ، نقش مهمی در قهرمانی جام باشگاه های جهان و حضور در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا داشت .

Greats Of The Game - Andreas Möller and Lothar Matthäus 1997 During a...

باشگاه دورتموند با از دست دادن هیتسفلد و برخی از بازیکنان مهم خود شروع به قرار گرفتن در سراشیبی کرد ولی مولر همچنان موثر بود ؛ 7 گل و 9 پاس گل برای یک هافبک 32 ساله . اما اوضاع از آن به بعد برای مولر خراب شد . از دست دادن بخش زیادی از فصل 99/00 بدلیل مصدومیت و عدم کارایی قبل ، به همراه کهولت سن و البته نگرانی های مالی باشگاه ، دلیل متقاعد کننده ای به نیبائوم و مایر ، مدیران وقت باشگاه داد که قرارداد آندریاس مولر را تمدید نکنند و این پایان عصر بهترین پاسور گل تاریخ بروسیا دورتموند ، تا به امروز بود .

اما قدم بعدی مولر ، دل هواداران دورتموند را شکست ؛ پیوستن به شالکه یک اسطوره را تبدیل به خائن میکند . مولر سال های آخر فوتبالش را در گلزنکرشن سپری کرد و البته به دورتموند گلزنی هم کرد . البته هواداران دورتموند هم علیه او شعار دادند و او را خائن ابدی نامیدند .

آندریاس مولر 8 سال به دورتموند خدمت کرد ، 1 بار دروازه بایرن ، 3 بار دروازه شالکه ، 2 بار دروازه گلادباخ و 4 بار دروازه لورکوزن را گشود :

  • 301 بازی ( 26152 دقیقه )
  • 88 گل
  • 85 پاس گل
  • 1 لیگ قهرمانان اروپا
  • 1 جام باشگاه های جهان
  • 2 بوندسلیگا
  • 1 جام حذفی فوتبال آلمان
  • 3 سوپرجام فوتبال آلمان
  • 1 ترکیب منتخب بوندسلیگا

وی نهایتا در سال 2004 ، چهار گوشه مستطیل سبز را بوسید و به فوتبال خود پایان داد .

 میشاییل تسورک

میشاییل توانست با پیراهن زرد و مشکی به افتخارات زیادی برسد. او با 463 بازی ، رکورددار بازی در تاریخ باشگاه شد؛ بالاتر از رومن وایدنفلر با 450 بازی و اشتفان رویتر با 420 بازی.  او در عرصه ملی نیز توانست عنوان قهرمانی نوجوانان جهان را کسب کند و در مجموع 7 بار پیراهن بزرگسالان آلمان را در سالهای 1992 و 1993 نیز بر تن کرد.

وی در سالهای بازی خود توانست برنده 2 بوندسلیگا ، 1 جام حذفی و 1 لیگ قهرمانان اروپا شود.

زورک در سال 1998 پس از 17 سال بازی در بوروسیا و بثمر رساندن 141 گل از فوتبال خداحافظی کرد. وی هم اکنون سمت مدیر ورزشی را در باشگاه دارد و قرارداد او نیز تا تابستان 2022 ادامه خواهد داشت.

 

 

اشتفان کلوس

کلوس در سال 1988 به دورتموند آمد اما در سالهای اول حضور خود بدلیل حضور وولفانگ د بیر فیکس نبود. کلوس در طلایی ترین دوران تاریخ دورتموند تحت رهبری اوتمار هیتسفیلد وظیفه سنگربانی دورتموند را بر عهده داشت و توانست با دورتموند در سال 1997 به قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا برسد. وی برای دورتموند 339 بار به میدان رفت و توانست بیش از 110 بازی برای زنبورها کلین شیت کند. اشتفان اولین بازی خود را در 4 می 1991 تجربه کرد.

در یک نظرسنجی که در سالهای گذشته بین هواداران دورتموند برگزار شد ، وی به بهترین دروازه بان تاریخ دورتموند انتخاب شد. کلوس در ترکیب منتخب بسیاری از ستارگان تیم حضور دارد.

سال 1998 و پس از 10 سال حضور در دورتموند ، اشتفان به تیم سلتیک اسکاتلند پیوست ؛ سالهای بعد نام او در تالار افتخارات باشگاه سلتیک نیز به ثبت رسید. کلوس به دلیل مصدومیت های پیاپی نهایتا در سال 2009 از فوتبال خداحافظی کرد.

 

 آگوست لنز

آگوست لنز ، اولین ملی پوش تاریخ بوروسیا دورتموند بود و نقش کلیدی در قهرمانی دورتموند در سال 1947 در قهرمانی لیگ منطقه ای وستفالیا داشت.

او در سال 1948 بیست و دو گل بثمر رساند و بهترین گلزن دورتموند در آن سال شد. لنز در 38 سالگی کفش های خود را آویخت و 50 سال بعد در 5 دسامبر 1988 درگذشت.

چهره ای که احتمالا بارها روی بنر ها و پرچم های هواداری دورتموند دیده اید ، آگوست لنز است.

 یورگن کوهلر :

یک مدافع میانی مطمئن ، وقتی حریفان به دروازه نزدیک میشدند نگرانی هواداران کمتر بود ، چون میدانستند کوهلر در خط دفاعی ایستاده است.

او 105 بار پیراهن مانشافت را بر تن کرد و همراه با مولر و رویتر ، یک مثلث دورتموندی را در تیم ملی تشکیل داد و نمیتوان نقش اش در قهرمانی جام جهانی 1990 و جام ملت های اروپا 1996 انکار کرد.

کوهلر در 1995 از بوونتوس به دورتموند آمد و طی یک دوره هفت ساله حضور در جمع زنبورها ، به تمامی افتخارات ممکن دست یافت. او جزوی از تیم رویایی هیتسفیلد در 1997 بود و با عملکرد درخشانش ، جایزه مرد سال فوتبال آلمان را از آن خود کرد.

اما پایان حضور کوهلر در دورتموند به تلخ ترین شکل ممکن بود ؛ او در فینال جام یوفا اخراج شد تا با شکست 3-2 مقابل فاینورد دست بروسیا از جام کوتاه بماند.

استفان چاپیوسات:

مهاجم سوئیسی و مهار ناپذیر ؛ او در 228 بازی برای زنبورها ، 106 گل بثمر رساند.

چاپیوسات در فصل اول حضور خود 20 بار دروازه رقبا را گشود و با دو قهرمانی بوندسلیگا و یک لیگ قهرمانان موفقیت های خود را ادامه داد.

عملکرد او در تیم ملی هم مسحور کننده بود ، 103 بار پیراهن سفید و قرمز هارا بر تن کرد و 21 گل بثمر رساند. چاپیوسات در سال 2003 ، به عنوان بهترین بازیکن فوتبال سوئیس طی 50 سال گذشته انتخاب شد.

کارل هاینز ریدله :

ریدله بدون شک ستاره دورتموند در فینال مونیخ بود و توانست مقابل بانوی پیر دبل کند.

او به دلیل قدرت پرش و سر زنی خود ، معروف به AIR بود.

ریدله با بیش از 40 بازی برای مانشافت و قهرمانی جام جهانی 1990 ، در سال 2001 بعد از حضور کوتاه مدت در فولام و لیورپول کفشهای خود را آویخت و از فوتبال خداحافظی کرد.

افتخارات و عناوین بوروسیا دورتموند :

  • قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا 96/97
  • قهرمانی بوندسلیگا
    11/12 , 10/11 , 01/02 , 95/96 , 94/95 , 62/63 , 56/57 , 55/56
  • قهرمانی جام باشگاه های جهان 1997
  • قهرمانی سوپر جام آلمان 19/20 , 14/15 , 13/14 , 96/97 , 95/96 , 89/90
  • قهرمانی جام در جام اروپا 1965/66
  • قهرمان جام حذفی آلمان 64/65 ، 88/89 ، 2011/12 ، 2016/17

 

دیدگاهتان را بنویسید